پسرکم
سلام پسری مامانعزیزم امروز رفتم بهداشت...هم ابجی نجمه سادات رو بردم برای واکسن یک سال و نیمگی هم گفتم چکاب خودم که برای 3 روز دیگه بود رو انجام دادم...دمای بدنم خوب بود,فشارم 9 بود(همیشه فشارم پایینه)
و اما وزنم
این ماه 6 کیلو اضافه کردم
مامایی که اونجا بود گفت خیلی زیاده یعنی اگه ماه بعد هم که 7 تموم میشه اینجوری اضافه کنم از اول بارداری تا 7 میشه 20 کیلو اضافه وزن!!
گفتن هفته بعد برم برا وزنم اگه اینجوری بود که باید برم پیش متخصص تغذیه
ولی من که همچنان لاغرم پس کو این اضافه وزن
بارداری نجمه با وجود ویار که داشتم بابایی می گفت میشه رو گونه هات گردو بشکنی با اینکه ماهی 2 کیلو نهایتا اضاف میکردم
اما خانومه گفتش که اگه اینجوری پیش برم هم دیابت بارداری می گیرم
هم مسمومیت حاملگی
خیلی ناراحت شدم من این چیزا رو نمیخوام
...فقط سلامت به دنیا بیای
مراقبت های نجمه سادات رو هم انجام دادم همه چی خوب بود,صدای قلب شما رو هم گوش دادم....انگار یه اسب از راه دور داره پیتکو پیتکو میومد سمت منو نجمه سادات...3 شنبه 17 اذر باید برم دکتر خودم
میترسم اونم چیزایی بگه که هی منو بترسونه!
راستش خانومه استرسی هستش بیشتر درباره بچه ها یه بار اجی رو با خودم بردم تو یهو نجمه یواش خورد زمین منم حواسم بهش بود این خانوم دکتر یه کاری کرد یه کاری کرد که خودم نزدیک بود سکته کنم!
چنان گفت یا امام رضا که فکر کردم نکنه نجمه سرش خورده به جاییدزخمی شده
در این حد هااا!!!!!!!!!!!ازمایش دارم که باید انجام بدم سونو هم باید بدم,هروقت به ازمایش قندخون3مرحله ای فکر میکنمم هم تهوع میگیرم هم دلم ضعف میره اخه بارداری نجمه شانس اوردم بابایی برای بار اول موقع ازمایش همرام بود وگرنه میاوردم بالا ابروریزی می شد
خدا ایندفه رو ختم بخیر کنه....
راستی بار قبل که هفته 19 بارداری بودم که جنسیت پسرم مشخص شد 330 گرم بودی ولی دختر عمه صفورا که یه هفته از شما کوچیکتره 220 گرم بود فک کنم یلی باشی وقتی بدنیا بیای, البته خاطره حرف دکتر و استراحت مطلق رو هم میام و مینویسم....
پسرم دوست داریم بی صبرانه منتظر
بسلامت بدنیا اومدنت هستیم